آوازخدایان۱

v    خداوندبرجانهااحاطه داردووجودبه کلماتش گویاست.

v    ایام مردگان به حساب حیات درنمی آید.

v    غافلان به بنای خانه گورخویش مشغولندونعمت هارابه پلیدی آلوده میسازند.

v    روح انسانی ازناسازگاری خاک رنگ عصیان گرفت والا پلیدی وزشتی اززمین نمی روید.عصیان وهوس همزمان باتولدانسان زائیده شده.علت همزیستی شریران بایکدیگروحشت وترس ازعواقب عصیان است.

v    لیکن فقیران به سادگی ازهمه مواهب وجودبرخوردارندودرزمان خودزندگی می کنندوکشت هایشان نابهنگام به حصادنمیرود.

v    هوس هاوامیال مفسدان مانندسبزه های کوتاه وبی ثمرکه جریان آب رادرزیر ساقه هامخفی میسازد،گذشت عمرشان راپوشیده وهنوزآرزوهابه رویشان لبخندی نزده که ازنوشیدن جام مرگ گریان ومنقطع میگردند.

v    گورکن مزدوری است که ازبنای قبرهاعیش می کندوافعالش نمودارزندگی کلیه آزمندان است.

v    برای آدمی بزرگترین وحشت وعذاب آنستکه به گناهانش سپرده شودودرروزخودبدانهابرخیزد.

v    آزمندوحریص مانندکودکی است شکم باره که همواره به سفره همسایگان رشک می برد.

v    همانطورکه قوانین کیفری دلیل وجودبزه وتباهکاری است،خواسته های حریصان نمودارکم ظرفی وپستی آنان است.

v    آنچه گناهکاران راازدرون رنج می دهدآشفتگی پندارازملاحظه مناظرهیجان انگیزپلیدی است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد